پدید
/padid/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
آشکار؛ آشکارا؛ نمایان؛ ظاهر؛ هویدا؛ پیدا.
〈 پدید آمدن: (مصدر لازم)
۱. نمایان شدن.
۲. بهوجود آمدن.
〈 پدید آوردن: (مصدر متعدی)
۱. نمایان ساختن.
۲. بهوجود آوردن.
〈 پدید آمدن: (مصدر لازم)
۱. نمایان شدن.
۲. بهوجود آمدن.
〈 پدید آوردن: (مصدر متعدی)
۱. نمایان ساختن.
۲. بهوجود آوردن.