پازند
/pāzand/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. ترجمۀ زند به فارسی.
۲. شرح و تفسیری که مانند حاشیه در پای اوراق زند نوشتهاند و آن به زبان پهلوی و غالباً با لغات فارسی و به خط اوستایی و گاه به خط فارسی بوده: ◻︎ گویند نخستین سخن از نامهٴ پازند / آن است که با مردم نااصل مپیوند (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۸۰).
۲. شرح و تفسیری که مانند حاشیه در پای اوراق زند نوشتهاند و آن به زبان پهلوی و غالباً با لغات فارسی و به خط اوستایی و گاه به خط فارسی بوده: ◻︎ گویند نخستین سخن از نامهٴ پازند / آن است که با مردم نااصل مپیوند (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۸۰).