ویژه
/viže/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. خاص؛ خاصه؛ برگزیده: ◻︎ بفرمود تا نوذرش رفت پیش / ابا ویژگان و بزرگان خویش (فردوسی: ۱/۲۲۲).
۲. [قدیمی] خالص.
〈 بهویژه: (قید) بهخصوص؛ خصوصاً؛ مخصوصاً.
۲. [قدیمی] خالص.
〈 بهویژه: (قید) بهخصوص؛ خصوصاً؛ مخصوصاً.