26 فرهنگ

ترجمه مقاله

ولدالزنا

/valadozzenā/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. زنازاده؛ حرام‌زاده؛ خشوک؛ سنداره؛ سندره.
۲. (اسم) [قدیمی، مجاز] کرم شب‌تاب که به اعتقاد قدما با طلوع ستارۀ سهیل می‌میرد.