26 فرهنگ

ترجمه مقاله

هور

/hur/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. خورشید؛ آفتاب: ◻︎ نور گیتی‌فروز چشمهٴ هور / زشت باشد به چشم موشک کور (سعدی: ۱۲۸).
۲. ستاره.
۳. بخت؛ طالع: ◻︎ ز بیژن فزون بود هومان به‌زور / هنر عیب گردد چو برگشت هور ـ به‌یکبارگی تیره شد هور تو / کجا شد چنان مردی و زور تو (فردوسی: ۴/۵۲).