هرچند
/harčand/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. هرقدر؛ هراندازه.
۲. (حرف) اگرچه: ◻︎ هرچند پیر و خستهدل و ناتوان شدم / هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم (حافظ: ۶۴۴).
۲. (حرف) اگرچه: ◻︎ هرچند پیر و خستهدل و ناتوان شدم / هرگه که یاد روی تو کردم جوان شدم (حافظ: ۶۴۴).