نیم دست/nimdast/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. تخت؛ مسند: ◻︎ دست آفت بدو چگونه رسد / تا در او نیمدست دستور است (انوری: ۶۷).۲. [قدیمی] نیمکت.