26 فرهنگ

نوشین

/nušin/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. شیرین؛ دلپسند: لب نوشین، ◻︎ خواب نوشین بامداد رحیل / باز دارد پیاده را ز سبیل (سعدی: ۵۲).
۲. شفابخش: ◻︎ دَمِ نوشین عیسوی داری / زهر زرّاق مفتعل چه خوری؟ (خاقانی: ۸۰۱).
۳. گوارا؛ خوش‌گوار: ◻︎ به جوی اندرون آب نوشین روان شد / از این عدل و انصاف نوشیروانی (فرخی: ۳۹۳).