نواز
/navāz/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. = نواختن
۲. نوازنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دلنواز، مهماننواز.
۳. آرامشبخش (در ترکیب با کلمۀ دیگر): روحنواز.
۴. کسی که ساز موسیقی را به صدا درمیآورد؛ نوازنده؛ زننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دفنواز، نینواز.
۵. سراینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دستاننواز.
۶. (اسم مصدر) [قدیمی] دلجویی.
۲. نوازنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دلنواز، مهماننواز.
۳. آرامشبخش (در ترکیب با کلمۀ دیگر): روحنواز.
۴. کسی که ساز موسیقی را به صدا درمیآورد؛ نوازنده؛ زننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دفنواز، نینواز.
۵. سراینده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): دستاننواز.
۶. (اسم مصدر) [قدیمی] دلجویی.