26 فرهنگ

ترجمه مقاله

نفام

/nafām/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. تیره‌رنگ؛ سیه‌فام: ◻︎ بخیزد یکی تندگرد از میان / که روی اندر آن گرد گردد نفام (دقیقی: ۱۰۳).
۲. زشت و زبون؛ ناخوش.