26 فرهنگ

ترجمه مقاله

نشو

/našv/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

روییدن؛ نمو کردن؛ بالیدن؛ پرورش یافتن.
⟨ نشوونما: روییدگی؛ بالیدگی.