نحر
/nahr/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. (فقه) شتر کشتن.
۲. (ادبی) تبدیل مفعولات به فع میباشد.
۳. (اسم) [جمع: نُحور] [قدیمی] قسمت بالای سینه؛ گلو یا جای گردنبند.
۴. [قدیمی، مجاز] گلو بریدن.
۵. [قدیمی، مجاز] قربانی کردن.
۲. (ادبی) تبدیل مفعولات به فع میباشد.
۳. (اسم) [جمع: نُحور] [قدیمی] قسمت بالای سینه؛ گلو یا جای گردنبند.
۴. [قدیمی، مجاز] گلو بریدن.
۵. [قدیمی، مجاز] قربانی کردن.