ناچخ/nāčax/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. تبرزین: ◻︎ ناچخی راند بر گلوش دلیر / چون بر اندام گور پنجهٴ شیر ـ اژدها را درید کام و گلو / ناچخ هشتمشت ششپهلو (نظامی۴: ۵۷۴).۲. نیزۀ کوتاه.