موزون
/mo[w]zun/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. وزنشده؛ دارای وزن؛ سنجیدهشده.
۲. متناسب.
۳. دارای تناسب اندام یا حرکات متناسب: ( علیالخصوص کسی را که طبع موزون است / چگونه دوست ندارد شمایل «موزون» (سعدی۲: ۵۴۲).
۲. متناسب.
۳. دارای تناسب اندام یا حرکات متناسب: ( علیالخصوص کسی را که طبع موزون است / چگونه دوست ندارد شمایل «موزون» (سعدی۲: ۵۴۲).