مندل/mandal/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهخطی که عزایمخوانان دور خود میکشند و میان آن خط مینشینند و دعا یا افسون میخوانند: ◻︎ ندیده تنبل اوی و بدیده مندل اوی / دگر نماید و دیگر بُوَد بهسان سراب (رودکی: ۵۲۰).