26 فرهنگ

ترجمه مقاله

مفتول

/maftul/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. رشتۀ باریک فلزی که مانند نخِ تابیده است.
۲. (صفت) تابیده‌شده؛ تاب‌داده‌شده؛ پیچیده.