26 فرهنگ

مضموم

/mazmum/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. جمع‌شده؛ گرد‌آورده‌شده.
۲. [نحو] کلمه‌ای که حرکت ضمه داشته باشد؛ ضمه‌دار.