مصلحت اندیشی/masla(e)hat[']andiši/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهخیر و صلاح خود یا دیگری را در نظر گرفتن: ◻︎ چون مصلحتاندیشی دور است ز درویشی / هم سینه پر از آتش هم دیده پرآب اولی (حافظ: ۹۳۰).