26 فرهنگ

ترجمه مقاله

مسلوخ

/maslux/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. (ادبی) در عروض، ویژگی زحافی که در آن فاعلاتن به فاع تغییر یابد؛ سلخ.
۲. (اسم) [قدیمی] حیوانی که پوستش را کنده باشند.
۳. [قدیمی] پوست‌کنده.