26 فرهنگ

ترجمه مقاله

مسدود

/masdud/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. سدشده؛ بسته‌شده.
۲. [قدیمی] استوارشده.
۳. [قدیمی] بازداشته‌شده.