26 فرهنگ

مسته

/moste/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

طعمۀ پرندگان شکاری؛ مقداری گوشت شکار که به پرندۀ شکاری می‌دادند: ◻︎ منم خوکرده بر بوسش چنان چون باز بر مسته / چنان بانگ آرم از بوسش چنان چون بشکنی پسته (رودکی: ۵۲۸).