26 فرهنگ

مرز

/morz/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

مقعد؛ سوراخ مقعد: ◻︎ جغد که با باز و با کلنگان پرد / بشکندش پر و مُرز گردد لت‌لت (عسجدی: ۲۵).