متوقف/mote(a)vaqqef/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. ایستاده؛ در یکجامانده.۲. کسی که بر چیزی درنگ کند؛ درنگکننده.۳. حیران؛ عاجز؛ درمانده.