26 فرهنگ

لیقه

/liqe/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

تکۀ نخ یا ابریشم به‌هم‌پیچیده که در دوات می‌گذارند و مرکب روی آن می‌ریزند؛ لیف؛ لیق.