26 فرهنگ

لندیدن

/londidan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

با خود سخن گفتن از روی خشم و اوقات‌تلخی؛ لندلند کردن؛ غرغر کردن: ◻︎ بر ضعیفی گیاه آن باد تند / رحم کرد ای دل تو از قوت ملند (مولوی: ۱۶۸).