لن ترانی
/lantarāni/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. [مجاز] سخن طعنهآمیز و ناپسند.
۲. (شبه جمله، اسم) هرگز مرا نبینی. Δ موسی در کوه طور مسئلت داشت که خدا را ببیند. گفت: «رَبِّ ٲَرِنِی ٲَنْظُرْ إِلَیْک» (= پروردگارا، خود را به من بنمای تا بر تو بنگرم). خطاب آمد: «لَنْ تَرانی» (اعراف: ۱۴۳).
۲. (شبه جمله، اسم) هرگز مرا نبینی. Δ موسی در کوه طور مسئلت داشت که خدا را ببیند. گفت: «رَبِّ ٲَرِنِی ٲَنْظُرْ إِلَیْک» (= پروردگارا، خود را به من بنمای تا بر تو بنگرم). خطاب آمد: «لَنْ تَرانی» (اعراف: ۱۴۳).