26 فرهنگ

قرع

/qar'/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. (شیمی) دیگی شبیه کدوتنبل در دستگاه تقطیر به‌همراه، که مایع در آن جوشانده می‌شد.
۲. (اسم مصدر) [قدیمی] کوفتن؛ زدن.
⟨ قرع‌وانبیق: دستگاهی برای تقطیر مایعات و گرفتن گلاب، عرق، و مانند آن، شامل یک دیگ، لولۀ افقی، و لوله‌ای مارپیچ.