26 فرهنگ

قال

/qāl/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. گفتگو؛ گفتار.
۲. سروصدا و هیاهو.
⟨ قال‌وقیل: گفتگوی مردم؛ گفتگوی درهم‌وبرهم: ◻︎ از قال‌وقیل مدرسه حالی دلم گرفت / یک‌چند نیز خدمت معشوق و می کنم (حافظ: ۷۰۲).
⟨ قال‌ومقال: ‹قال‌مقال› گفتگو؛ هیاهو.