فن
/fan[n]/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. کاری که مستلزم تجربه یا آموزش قبلی است: فن خانهداری.
۲. صنعت.
۳. (ورزش) در کُشتی، هر عملی که کشتیگیر برای زمین زدن حریف و غلبه بر او انجام میدهد؛ بند.
۴. [قدیمی] نیرنگ.
۲. صنعت.
۳. (ورزش) در کُشتی، هر عملی که کشتیگیر برای زمین زدن حریف و غلبه بر او انجام میدهد؛ بند.
۴. [قدیمی] نیرنگ.