26 فرهنگ

ترجمه مقاله

فروکشیدن

/forukešidan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. پایین کشیدن؛ فرود آوردن؛ به ‌زیر آوردن.
۲. (مصدر لازم، مصدر متعدی) [قدیمی] عنان مرکب کشیدن و در جایی فرود آمدن: ◻︎ سرمنزل فراغت نتوان ز دست دادن / ای ساروان فروکش کاین ره کران ندارد (حافظ: ۲۶۰).