فرومایه
/forumāye/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. پست؛ ناکس؛ بدسرشت.
۲. [قدیمی] فقیر؛ مفلس.
۳. [قدیمی] بیفضلوهنر؛ نادان؛ کممایه: ◻︎ ندهد هوشمند روشنرٲی / به فرومایه کارهای خطیر (سعدی: ۱۶۰).
۴. [قدیمی] بیارزش: ◻︎ بیت فرومایهٴ این منزحف / قافیهٴ هرزۀ آن شایگان (خاقانی: ۳۴۳).
۲. [قدیمی] فقیر؛ مفلس.
۳. [قدیمی] بیفضلوهنر؛ نادان؛ کممایه: ◻︎ ندهد هوشمند روشنرٲی / به فرومایه کارهای خطیر (سعدی: ۱۶۰).
۴. [قدیمی] بیارزش: ◻︎ بیت فرومایهٴ این منزحف / قافیهٴ هرزۀ آن شایگان (خاقانی: ۳۴۳).