فرناد/farnād/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. پایاب: ◻︎ گذار کرده بیابانهای بیانجام / سپه گذاشته از آبهای بیفرناد (فرخی: ۳۴).۲. پایان.