فرسودنی/farsudani/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدرخور فرسوده شدن: ◻︎ روی به دانش نه و رنجه مکن / دل به غم این تن فرسودنی (ناصرخسرو: ۴۹۹).