26 فرهنگ

فرخمیدن

/farx[a]midan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. حلاجی کردن؛ پنبه زدن؛ پنبه‌دانه را از پنبه جدا کردن.
۲. اهتمام و دقت کردن در کار: ◻︎ افسوس نیاید تو را از این کار / بر خویشتن این رازها مَفَرْخم (ناصرخسرو: ۲۷۷).