26 فرهنگ

فرخال

/farxāl/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

موی فروهشته که چین‌وشکن نداشته باشد: ◻︎ سرو سیمین تو را در مشک تر / زلف فرخالت ز سر تا پا گرفت (فیروز مشرقی: شاعران بی‌دیوان: ۸).