فرخال/farxāl/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهموی فروهشته که چینوشکن نداشته باشد: ◻︎ سرو سیمین تو را در مشک تر / زلف فرخالت ز سر تا پا گرفت (فیروز مشرقی: شاعران بیدیوان: ۸).