فرازانیدن
/farāzānidan/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. افراختن؛ بالا بردن.
۲. روشن کردن آتش؛ شعلهور ساختن: ◻︎ بگوی تا بفروزند و برفرازانند / بدو بسوزان دی را صحیفهٴ اعمال (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۴۰).
۲. روشن کردن آتش؛ شعلهور ساختن: ◻︎ بگوی تا بفروزند و برفرازانند / بدو بسوزان دی را صحیفهٴ اعمال (منجیک: شاعران بیدیوان: ۲۴۰).