غم گساری/qamgosāri/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. دوستی؛ همدمی؛ غمخواری.۲. غمزدایی: ◻︎ در جهان هیچ سینه بیغم نیست / غمگساری ز کیمیا کم نیست (خاقانی: ۵۷۰).