غریب آشنا

/qarib[']āš[e]nā/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

آن‌که با غریبان آشنایی و دوستی کند؛ غریب‌نواز؛ غریب‌دوست: ◻︎ غریب‌آشنا باش و سیاح‌دوست / که سیاح جَلاّب نام نکوست (سعدی۱: ۴۴).