26 فرهنگ

ترجمه مقاله

غراشیده

/qarāšide/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

خشم‌آلود؛ خشمناک؛ خشمگین: ◻︎ چنان شد غراشیده از کینه‌اش / که آتش زبانه زد از سینه‌اش (آغاجی: شاعران بی‌دیوان: ۱۹۴).