26 فرهنگ

غالیه اندوده

/qāliye'andude/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

آنچه به غالیه اندوده باشد؛ آنچه بر آن غالیه مالیده باشند: ◻︎ این غول روی‌بستهٴ کوته‌نظر‌فریب / دل می‌بَرَد به غالیه‌اندوده چادری (سعدی۲: ۶۷۷).