26 فرهنگ

ترجمه مقاله

عنان پیچ

/'enānpič/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. آن‌که عنان اسب را می‌پیچاند.
۲. [مجاز] سوار ماهر: ◻︎ عنان‌پیچ و اسپ‌افکن و گرزدار / چو من کس ندیدی به گیتی سوار (فردوسی: ۱/۲۳۱).