26 فرهنگ

طرید

/tarid/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. مطرود؛ رانده‌شده.
۲. کلامی که شنونده از شنیدن آن هیبتی در دلش بیفتد و از پیش حریف بگریزد؛‌ رجز.