صومعه دار
/so[w]me'edār/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
راهب؛ زاهد: ◻︎ نقدها را بُوَد آیا که عیاری گیرند / تا همه صومعهداران پی کاری گیرند (حافظ: ۳۷۶).
〈 صومعهداران فلک: [قدیمی، مجاز] ملائکه؛ فرشتگان.
〈 صومعهداران فلک: [قدیمی، مجاز] ملائکه؛ فرشتگان.