صفح
/safh/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. رو برگرداندن؛ اعراض کردن.
۲. درگذشتن از گناه کسی.
۳. (اسم) کنارۀ هر چیزی؛ جانب.
۴. (اسم) کنار و پهلوی شخص.
۵. (اسم) رخسار.
۶. (اسم) پهنای شمشیر.
۲. درگذشتن از گناه کسی.
۳. (اسم) کنارۀ هر چیزی؛ جانب.
۴. (اسم) کنار و پهلوی شخص.
۵. (اسم) رخسار.
۶. (اسم) پهنای شمشیر.