صدتو /sadtu/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدارای تاها و لاهای بسیار؛ صدلا؛ صدتا: ◻︎ نبینی که در معرض تیغ و تیر / بپوشند خفتان صدتو حریر (سعدی۱: ۱۲۹).