شیر
/šir/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
مایعی سفیدرنگ که پس از زایمان از پستان زن و هر حیوان مادۀ پستاندار بیرون میآید.
〈 شیر بریده: = شیر۳
〈 شیر خام خوردن: (مصدر لازم) [مجاز] غفلت کردن؛ خطا کردن.
〈 شیر خشک: شیری که آن را خشک کرده و بهصورت گرد درآورده باشند و هنگام لزوم در آب حل میکنند و میخورند.
〈 شیر مرغ: چیزی که وجود ندارد زیرا که مرغ شیر نمیدهد؛ چیز نایاب؛ شیر خفاش.
〈 شیر بریده: = شیر۳
〈 شیر خام خوردن: (مصدر لازم) [مجاز] غفلت کردن؛ خطا کردن.
〈 شیر خشک: شیری که آن را خشک کرده و بهصورت گرد درآورده باشند و هنگام لزوم در آب حل میکنند و میخورند.
〈 شیر مرغ: چیزی که وجود ندارد زیرا که مرغ شیر نمیدهد؛ چیز نایاب؛ شیر خفاش.