26 فرهنگ

شکوف

/šo(e)kuf/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. = شکوفیدن
۲. شکوفنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر): ◻︎ که لشکر‌شکوفان مغفر‌شکاف / نهان صلح جستند و پیدا مصاف (سعدی۱: ۷۷ حاشیه).