شمشار/šemšār/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهشاخههای تازه و نازک درخت شمشاد که زلف معشوق را به آن تشبیه کردهاند: ◻︎ فدای آن قد و زلفش که گویی / فروهشتهست از شمشاد شمشار (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۸۲).