شمامه
/šam[m]āme/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. (زیستشناسی) نوعی خربزه؛ دستنبو.
۲. [قدیمی] هرچیز خوشبو که در دست میگیرند و میبویند.
۳. [قدیمی] قندیل؛ چراغدان.
〈 شمامهٴ کافور: [قدیمی، مجاز]
۱. آفتاب.
۲. ماه.
۳. روشنایی روز.
۲. [قدیمی] هرچیز خوشبو که در دست میگیرند و میبویند.
۳. [قدیمی] قندیل؛ چراغدان.
〈 شمامهٴ کافور: [قدیمی، مجاز]
۱. آفتاب.
۲. ماه.
۳. روشنایی روز.