26 فرهنگ

ترجمه مقاله

شدکار

/šo(a)dkār/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. شیار.
۲. زمینی که آن ‌را شیار کرده و تخم پاشیده باشند؛ زمین شیارشده: ◻︎ تا زنده‌ام مرا نیست جز مدح تو دگر کار / کشت و درودم این است خرمن همین و شدکار (رودکی: ۵۲۳).